درود بر شما
قبل از اینکه در مورد شاخاب پارس که بعد از دگرگونی عمدی در زبان پارسی به خلیج فارس مشهور است صحبت کنم لازم می بینم در مورد درود و واژه ای به نام سلام اول کمی صحبت کنم .
متاسفانه همین که می خواهیم قدمی از قدم برداریم دچار مشکلاتی منجمله واژگان ایرانی و الفاظ عربی هستیم چه رسد به بحث پیرامون مناقشات اعراب بر سر شاخاب پارس . من فکر نمی کنم ایرانیان بر سر این موضوع مناقشه ای داشته باشند . گمان می کنم اعراب این مسئله را مناقشه برانگیز جلوه می دهند تا واکنش ما را بینند .
به هر حال
به آن هم خواهیم رسید .
می گویند سلام سلامتی می آورد در صورتیکه این دو واژه از نظر ریشه ای هیچ ارتباطی با هم ندارند . واژه درود یک واژه ناب پارسی و ایرانی است . استاد فریدون جنیدی در اینباره می گوید : واژه ای در اوستا وجود دارد به نام دراوات که به معنی تندرستی است .این واژه در زبان پهلوی تبدیل به درات و آنگاه در پارسی به دراد شده و امروزه به آن می گوییم درود .
واما سلام
واژه سلام در زبان عربی از واژه اسلام به معنی تسلیم و سرسپردگی است . واژه تندرستی در زبان عربی می شود : صحه .
بعلاوه اگر بخواهیم به کلمه سلامتی نیز ارتباط دهیم باز هم نمی شود چرا که سلامتی خود نیز از سلامه و ی ساخته شده که ارتباطی با موضوع نخواهد داشت .
اینگونه کلمات در به کارگیری روزمره کم کم نهادینه شده و به صورت واژگان درخواهد آمد که در مورد سلام اینگونه بوده است .
هرچند کلمه سلام تنها یک واژه می باشد و در مقابل تمامی کلمات عربی در زبان امروزی پارسی هیچ است اما با درست ادا کردن یک واژه که در آغاز تمام جملات استفاده می شود می توانیم از بروز دیگر وازگان منحوس عربی جلوگیری کنیم . زیرا زیبایی و شیوایی زبان پارسی به کلمات پسندیده و ریشه دار کهن وابسته است .
در مورد شاخاب پارس نیز همینطور است . سستی در به کارگیری کلمات پارسی و بی اهمیتی به واژگان اصیل ایرانی این توهم را در ذهن اعراب ایجاد خواهد کرد که می توان با تغییر دادن نام شاخاب پارس به خلیج العربی گام دیگری را در هویت بخشیدن به تمدنی بی ریشه و اساس و رنگ بخشیدن به فرهنگی بی پایه و دون پایه برداشت .
جای بسی تاسف است که ایرانیان در یک خواب طولانی به سر می برند و نمی خواهند ببینند که در بیداری رنگهایی برای دیدن وجود دارد .در بیداری جایگاهی برای بودن وجود دارد . در بیداری هویتی برای افتخار به آن وجود دارد . در بیداری ترنمی برای شنیدن وجود دارد .
شیوه اعراب فعلی در تاراج سرزمینها و فرهنگ و تمدن ملل دیگر دقیقا مشابه اجدادشان است . اگر در تاریخ نگاهی افکنیم اولین حمله اعراب در براندازی پادشاهی ایران به صورت یک حمله کوچک و بی اهمیتی به آرامی نشینان بصره بود و بعد از آن حمله به تعدادی از سربازان ایرانی . فروکش کردن ترس از امپراتوری ایران در وجودشان با عدم پیگیری و مجازات اعراب متجاوز از سوی ایران باعث جری شدن آنها و گردآوری سپاه و در نهایت حمله به ایران شد .
حمله ای که با خیانت عده ای در دربار ایران برای رسیدن به تاج و تخت به پیروزی اعراب انجامید و مسیر تاریخ را به بیراهه برد .
بیراهه ای که امروز شاهد تبعات پیاپی آن خواهیم بود . به نظرم نسل جدید اعراب بر خلاف ما ایرانیان به توصیه ها و وصیت اجدادشان به خوبی عمل می کنند و در نهایت اگر به همین منوال پیش بروند موفق نیز خواهند شد .
ملتی که هویت خود را از دست بدهد ثروت ملی خود را نیز از کف می دهد . و وقتی ثروتی نباشد تن به هر کاری می دهد .
امروز اگر بتوانند نام شاخاب پارس را به خلیج العربی و یا هر واژه عربی دیگری تغییر بدهند فردا نیز جزایر را طلب کرده و پس فردا نیز به ما موالی خواهند گفت .
به قسمتی از ویکی پدیا توجه کنید :
به هنگامیکه تازیان به سوی ایران تاختند بر خلاف اصول اسلام که آوای برابری و برادری سر میدادند، شهرها و قلعههای بسیاری را ویران بساختند و دودمانهای زیادی را ازمیان برداشتند. عربان مال و ثروت توانگران و اغنیا را غارت نموده و غنایم وانفال نام نهادند و دختران و زنان ایرانی را در بازارهای حجاز به نامهایی بسان سبایا و اسرا فروختند و از کشاورزان و پیشه وران ایرانی که اسلام را نمیپذیرفتند به زور باج گرفته و نام جزیه بر آن نهادند. بدیهی است که تمامی این اعمال در سایه تازیانه و شمشیر انجام میپذیرفت. ایرانیان پس از تأسیس سلسله موروثی امویان به دست معاویه بن ابوسفیان که پایههای حکومت خویش را برپایه برتری نژادی اعراب و تحقیر غیرعربان بنا نهاده بود مورد ستم و ازار بیشتری نسبت به دوران حکومت خلفای راشدین قرار گرفته بودند و بسیار پست شمرده میشدند و با انان بسان بندگان رفتار میگشت و موالی خوانده میشدند
بنابراین به وضوح می توان به انگیزه آنها که فقط جمع آوری هویت و اعتبار بین المللی ولو به قیمت تاراج فرهنگ و تمدن دیگران باشد پی برد .
گفته می شود برای برحق بودن ایران امضاء دهید و مدارک تاریخی دال بر برحق بودن ایران بر سر این موضوع ارائه دهید . در مورد اینکه ایران بر حق است یا اعراب اصلا حیف وقت و زمان که بخواهیم به این مورد اختصاص دهیم . مانند این است که اعراب بخواهند در مورد کل کشورمان دعوی مالکیت کنند و ما بخواهیم درمورد برحق بودنمان و اینکه ایران برای ما بوده است و اسنادی به میان بیاوریم بحث کنیم . واقعا جای تعجب است که عده ای ایرانی نما سنگ عربها را خواسته و ناخواسته به سینه می زنند .
شاخاب فارس برای ایران است و اگر خود ما هم بخواهیم دو دستی به عربها بدیم نمی شود . به راستی نمی شود دریای به این بزرگی را که از کهن ترین دست نبشته ها تا کنون شاخاب پارس نام داشته برای قوم و قبیله ای که چند صد سال بیشتر سابقه تاریخی ندارد به نام انها زد و تقدیم آنها کرد حتی اگر مخارج کل جهان را نیز بپردازند باز هم نمی شود .
شاید کشورهایی مثل دول اروپایی و ارگانها و شرکتهایی همچون گوگل برای گریز از بحرانهای اقتصادی به تبلیغ و ترویج نامهای دلخواه کارفرمایانشان که همان اعراب هستند بپردازند ولی به راستی چنین چیزی شدنی نیست . موضوع اصلی اهانت و توهین همیشگی عربها به کیان و خاک این مملکت است که متاسفانه به دلایل عدیده ای نمی توان آنها را جای خودشان نشاند و می بایستی تحمل نمود
:: موضوعات مرتبط:
تاریخی ,
عمومی ,
,
:: برچسبها:
هویت ,
خلیج پارس ,
خلیج فارس ,
درود ,
سلام ,
اعراب ,
شاهنشاهی ,
اوستا ,
بسان ,
سبایا ,
اسلام ,
ثروت ,
غارت ,
غنایم ,
سرسپردگی ,
شاخاب پارس ,